نویسنده میتواند ذائقه مخاطب را به سمت فرهیختگی سوق دهد
تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۴۱۵۵۷
ایسنا/قزوین نویسنده قزوینی گفت: فرآیند تولید اثر یک فرآیند دوسویه است به این صورت که هم باید نیاز مخاطب سنجیده شود و هم نویسنده ذائقه مخاطب را ارتقا دهد؛ ممکن است ذائقه مخاطب طرفدار کارهای سطح پایین باشد؛ اما نویسنده میتواند طوری با مخاطب ارتباط برقرار کند که سلیقه او در پذیرش محتوا به سمت فرهیختگی میل کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسین مافی درگفتوگو با ایسنا، به مناسبت روز قلم ، اظهار کرد: ما انسانها به ویژه مسلمانان که کتاب مقدسمان تنها معجزهای است که از تمامی عصار باقی مانده و اکنون قابل مشاهده و ملموس است بیشتر اهمیت قلم را درک میکنیم؛ بنابراین باید تمامی اموری که به کتاب، دانایی و فرهنگ مربوط میشود در جامعه ساری و جاری باشد چراکه انسان موجودی است که همواره با فرهنگ سر و کار دارد.
وی افزود: انسان موجودی اجتماعی است و اگر بخواهد در این دنیا آسوده زندگی کند، تعامل خوبی با دیگران داشته باشد و از رنجهایش در دنیا کاسته شود باید سطح دانایی خود را افزایش دهد و از جهلش بکاهد؛ در این راستا اهالی قلم چراغ دانایی را به همگان هدیه کردهاند و آنهنگام که چراغ دانایی بر سر راه بشر قرار گیرد، مردم به آگاهی دست پیدا میکنند و جامعه نیز رشد خواهد کرد.
این نویسنده قزوینی بیان کرد: بسیار دیدهایم که در هر زمان و مکانی که قلمی محدود شد یا راهش را گم کرد جامعه نیز دچار انحطاط شده است و در مقابل آن در دوران شکوفایی اهل قلم که جامعه برای کتاب و نوشتن کتاب اهمیت بسیاری قائل بود، افرادی همچون «ابومنصور محمدبن احمد توسی (دقیقی)»، فردوسی و بوعلی سینا پرورش یافتند.
وی خاطرنشان کرد: هرگاه اهل قلم بتوانند آزادانه مسائل را مطرح کنند، جامعه و فرهنگ به بالندگی و آگاهی خواهد رسید و هر گاه که محدودیت قلم صورت گرفت، مشکلات بسیاری به وجود آمد بنابراین اهمیت قلم نباید به فراموشی سپرده شود و شایسته نیست پرداختن به قلم و اهالی قلم به صورت نمادین و فقط محدود به یک روز باشد بلکه توجه به اهل قلم، اهل کتاب، مطبوعات و تمام کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند باید همواره مورد توجه قرار بگیرد.
مافی عنوان کرد: هر زمان که اهل قلم درباره دغدغههای اجتماعی خود کتاب نوشتهاند سبب آگاهی بخشی به مردم شدهاند، به عنوان مثال در دوره مشروطه افرادی همچون عارف قزوینی، میرزادهعشقی و بهار سبب آگاهی مردم میشدند همچنین حماسهسرایی در دوره قرن سوم و چهارم که یک نوع نهضت شعوبیهای بود و در زمانه فردوسی در دوره سامانیان اتفاق افتاد و اجازه نداد زبان پارسی به فراموشی سپرده شود. در بوستان و گلستان نیز میبینم مسائل ریز اجتماعی بیان شده است؛ بوستان سعدی را که میخوانیم گویی شخصی به زبان امروز صحبت میکند و در تاریخ بیهقی کتاب ادبی و تاریخی میبینیم که مسائل اجتماعی آن روز غزنویان را بیان کرده تا برای ما چراغ راهی روشن شود.
وی تصریح کرد: این موضوع باعث افتخار است که به تازگی یونسکو اعلام کرده تنها زبان کلاسیک زنده دنیا زبان پارسی است؛ آری فروسی، سعدی و حافظ کسانی بودند که با شعر و نثرشان سبب حفظ زبان پارسی شدند.
لزوم پرداختن شاعران و نویسندگان به مسائل اجتماعی
مدیر انتشارات سایه گستر در قزوین با اشاره به لزوم پرداختن شاعران و نویسندگان به مسائل اجتماعی در آثارشان، خاطرنشان کرد: هر زمان اهل قلم به مسائل اجتماعی در قالب شعر، نثر به صورت طنز یا جدی به مسائل روز پرداختند اجتماع ما رو به بهبودی حرکت کرده و هر زمان که سکوت اختیار کردند جامعه به سمت افول رفته و از مسیر رشد بازمانده است بنابراین قلم اهمیت بسیاری در رشد و توسعه اجتماع دارد.
وی درباره اینکه برخی از کارشناسان و فعالان حوزه کتاب معتقدند باید در فرآیند چرخه نشر، خالق اثر، ناشر، کتابفروش و مصرف کننده را با هم ببینیم تا با هم رشد کنند، گفت: این موضوع بسیار منطقی است، اثر باید متناسب با نیاز مخاطب تولید شود البته که این موضوع یک فرآیند دوسویه است به این صورت که هم باید نیاز مخاطب سنجیده شود و هم نویسنده ذائقه مخاطب را ارتقا دهد؛ ممکن است ذائقه مخاطب طرفدار کارهای زرد و غیرعلمی و گاه غیراخلاقی باشد؛ در این صورت نویسنده یا ناشر نباید بر اساس ذائقه منحط مخاطب محتوا تولید کند بلکه نویسنده باید طوری با مخاطب ارتباط برقرار کنند که سلیقه او در پذیرش محتوا به سمت فرهیختگی میل کند.
این نویسنده قزوینی تصریح کرد: ناشرین و کتاب فروشان باید در این چرخه همکاری کنند تا بتوانند کتاب خوب عرضه کنند کتابی که هم مخاطب داشته باشد و هم ذائقه مخاطب را تغییر دهد.
وی ضمن اشاره به اثرگذاری شرایط جامعه بر مخاطب، خاطرنشان کرد: دوران کرونا با همه مشکلاتی که برای جامعه ایجاد کرد نکات مثبتی هم داشت مثلاً آن دوران به جهت ماندن در خانه، برای بسیاری از نویسندگان، اهالی کتاب و قلم زمانی بود که فرصت بیشتری برای کتاب خواندن داشتند و حتی بسیاری از افرادی که اهل کتاب نبودند در این دوره به کتابخوانی روی آوردند.
مدیرمسئول انتشارات سایه گستر بیان کرد: اوایل دوران شیوع کرونا شاید کتابفروشان ضربه بسیار سختی را متحمل شدند اما مخاطبان کتاب از طریق فضای مجازی کتاب تهیه کردند و کتابفروشان نیز با فروش اینترنتی و ورود به این فضا راهی جدید برای عرضه کتابهای خود ایجاد کردند؛ در این دوره افقهای جدیدی برای اهل قلم باز شد تا کتاب از طریق فضای مجازی عرضه شود.
این نویسنده قزوینی در پایان اظهار کرد: اکنون که در دوران پسا کرونا قرار داریم باید مجدداً فضای رویارویی مخاطب، نویسنده و ناشرین ایجاد شود؛ جشن امضای کتاب برگزار شود و نمایشگاههای کتاب که مدتی تعطیل بودند دوباره برپا شوند البته به نحوی که کتابفروشان هم سهمی در این میان داشته باشند زیرا کتاب فروشیها اگر تعطیل شوند خلقه اصلی چرخه نشر مفقود خواهد شود، درواقع تمامی حلقهها در حوزه قلم باید متناسب با هم رشد کنند، تا چراغ دانایی در جامعه روشن بماند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری قزوين ادبيات روز قلم استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی علمی و آموزشی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری استانی ورزشی زنجان استانی سیاسی استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی علمی و آموزشی استانی شهرستانها نویسنده قزوینی ذائقه مخاطب مسائل اجتماعی کتاب فروشان اهل قلم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۴۱۵۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتابی پر ازجاهای خالی!
دیوید برنز در کتاب «از حال بد به حال خوب» نگرش جدیدی به زندگی دارد و نوعی روش درمانی را پیشنهاد میدهد تا در زمان روبهرو شدن با افسردگی و اضطرابهای ناشی از مشکلات به آن پناه ببریم. «شناخت درمانی» موضوع اصلی این کتاب است؛ روشی که به ما میآموزد این افکار، احساسات و بهتر بگویم ذهن ماست که این حال ناخوش روانی را برای ما در طیفهای مختلف فراهم میکند و رنگوبوی زندگی را به سمت ناامیدی و افسردگی میکشاند، نه اتفاقهای بیرونی. راستش را بخواهید خودم هم به پیشنهاد یکی از دوستانم این کتاب ۶۱۸صفحهای را خریدم و آن را خواندم. مهدی قراچهداغی راحت و روان ترجمهاش کرده و گرافیک ساده و در عین حال پرمعنای صفحه روی جلد هم خوب از آب درآمده اما جذابیت اصلی این کتاب که باعث شده چاپ پنجاهونهم آن به دست من برسد، این است که این کتاب پر از جاهای خالی است که نویسنده آن را برای خواننده خالی گذاشته تا او هم دستبهقلم شود و ازافکار واحساساتش بنویسد.گویی خواندن بهتنهایی برای درک دانستههای این کتاب کافی نیست و توی خواننده نیز باید کنار نویسنده بنشینی، قلم به دست بگیری وجرأت نوشتن از احساسات وافکارت را پیدا کنی،حالا این توهستی که برای بهتر شدن حالت، همهجانبه تلاش میکنی؛ هم میخوانی و هم مینویسی.آنجایی که خطاهای شناختی را میشناسی و یاد میگیری در برابر افکار اتوماتیک که هر لحظه در ذهنت میگذرد، واکنش منطقی نشان دهی و احساساتت را بهتر کنی؛ اضطرابهای اجتماعیات را بپذیری و یاد بگیری چطور با آنها سر یک سفره بنشینی و راهحل جدیدی برای کاهش آن بیابی.این کتاب را به کسی که دوست ندارد خودش را با همه نقاط قوت و ضعف بشناسد، توصیه نمیکنم، چون در آن دکتر دیوید برنز خیلی تلاش کرده به ما بفهماند دست از جنگ با خودمان برداریم و خودمان را بپذیریم.
همچنین تکرار تمرینها وقتی میگوید اتفاق ناراحتکننده امروزت را بنویس و احساس خودت را اضافهکن خیلی جالب است؛ انگار تمرین خوشنویسی انجام میدهی تا ابتدا خطخطیهای ذهنت را پاک کنی و به جایش با خط خوانا از زندگی بنویسی.
یکی از نکات جالب دیگر این کتاب آن است که دست از شعار دادن و پیامهای انگیزشی برداشته و اتفاقا تو را با افکار حالبههمزن خودت روبهرو میکند، افکار سرزنشآمیز، درشتنماییها، پیشگوییها، ذهنخوانیها و... .
اما طولانیبودن این کتاب شاید یکی از دلایلی باشد که خیلیها حالش را نداشته باشند که آن را بخوانند و تکالیفش را انجام دهند اما انگیزه ادامهدادن این کتاب زمانی بیشتر میشود که احساس میکنی با مثالهایی که نویسنده آورده او هم مثل خواننده، این مشکلات را داشته و دانای کل نیست، همچنین میتوانی هر روز بخشی از این کتاب را دریابی و عجلهای برای تمامشدنش نداشته باشی.
خلاصه وقتی این کتاب را میخوانی، انگار سر کلاس درس دکتر برنز نشستهای و هر روز با بخشی از خودت که از دیدهها پنهان است، روبهرو میشوی تا بالاخره یاد بگیری با خودت، خوش بنشینی، دوستش داشته باشی و حال خوب را تجربه کنی.